-
برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1392 13:22
یادته اگه یادت نیست اون وبلاگ رو ببین برگ از درخت خسته می شه پاییز فقط یه بهانه است
-
نه
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1392 10:38
حس عاشقانه یک شاعر هیچ گاه به خاطر مسایل مادی نمی آید حال نوبت توست
-
باور کن
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 18:44
البته باورت بشود یا نه! روزی میرسد که دلت برای هیچکس به اندازه من تنگ نخواهد شد برای نگاه کردنم بوسیدنم خندیدنم اذیت کردنم برای تمامی لحظاتی که در کنارم داشتی روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود میدانم روزی که نباشم هیچکس هیچکس تکرار من نخواهد بود
-
آخرین داستان
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 12:18
چندی پیش فردی را دیدم در جهنم زندگی میکرد هر راه را که بلد بودم رفتم تا او را نجات بدهم نشد که نشد گفتم کاری کنم ذجر نکشد و عادت کند بسازد اما حال خودم گرفتار جهنمی شده ام که در پس هم صحبتی و محبت وی ایجاد شده است. . . . حال مانده ام آخر داستان چه می شود
-
کاش قلب هدیه دادنی بود
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 12:13
ب اید قلبت را انقدر از عاطفه لبریزکنی که اگر روزی افتاد و شکست همه جا عطر گل یاس پراکنده شود.
-
چرا
سهشنبه 6 فروردینماه سال 1392 13:50
از اول عید جای خالی اش را حس می کردم دیروز همه اش به فکرش بودم امروز که اومدم اینترنت چیز عجیبی دیدم چرا اینقدر دل به دل راه داره کاش ... این فقط تنها برای دل نبود
-
دیگه دارم به خودم شک می کنم
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1391 22:45
دیگه دارم به خودم شک می کنم آخه حرفامو نمی فهمه کسی من که دست دلمو رو می کنم چرا دنیامو نمی فهمه کسی دل من مونده رو دستم دلی که همه ی دار و نداره آدمه کاش یکی از ته دل به من بگه عاشق این دل صاف و سادمه آخه من چیزه زیادی نمی خام یه نوازش یه نگاهه مهربون یکی که خودش باشه تا بتونیم واسه همدیگه بمونیم هر دومون
-
قبول درخواست در تاریخ ۱۸ دی
سهشنبه 8 اسفندماه سال 1391 16:28
چون در تاریخ ۱۸ دی نوشتید پا ورقی را دوباره راه اندازی نمودم