پاورقی

آرزو دارم توی زندگی تون همه شادِ شادِ شاد باشید

پاورقی

آرزو دارم توی زندگی تون همه شادِ شادِ شاد باشید

گـــــاهـــــی

گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود

گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود

گاهی بساط عیش خودش جور می شود

گـــاهـــی دگـــر، تهیه بدستور می شود

گه جور می شود خود آن بی مقدمه

گه با دو صد مقدمه ناجور می شود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

گاهی گدای گدایی و بخت باتویار نیست

گاهی تمام شهر گدای تو می شود

گاهی برای خنده دلم تنگ می شود

گاهی دلم تراشه ای از سنگ می شود

گاهی تمام آبــی این،  آســـمان ما

یکباره تیره گشته و بی رنگ می شود

گاهی نفس به تیزی شمشیرمی شود

ازهرچه زندگیست دلت سیرمی شود

گویی به خواب بود جوانی‌ مان گذشت

گاهی چه زود فرصتمان دیر می شود

کاری ندارم که کجایی...؟ چه می کنی ؟

بی عشق سرمکن که دلت پیرمی شود

استاد قیصر امین پور

ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ

ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ، ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ، ﻭقتی ﺁﻗﺎی ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ ... ﺑﮕﻮ ﮐﺠﺎﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﭼﺘﻪ؟
ﺯﻝ ﻣﯽ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ؟!!! ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ... 
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﮕﻪ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﻣﻮﻥ ﭼﯿﻪ؟؟ 
ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﺳﭙﺮﺩﯾﻢ؟!
ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﻮﻥ، ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ... ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﺩﺭﺩﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ... 

ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺎﺩ؟
ﺧﺐ ، ﺗﻮ ﺟﻮوﻥ ﺷﺪﯼ ، ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻩ !!! 

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻬﺶ ... ﺣﺎﻻ ﻭﻗﺘﺸﻪ ، ﺗﻮﺍﻡ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﺕ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ ... ﺣﺴﺶ ﮐﻨﯽ!!! 
ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻩ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺰﻧﻪ ... ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ !!! ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﺎﺷﻪ ..
نکنه روش نشه بگه ....

جالب‌ترین خصوصیت بشر تناقض است!

به شدت عجله داریم بزرگ شویم، و بعد افسوس برای کودکی از دست رفته‌

برای پول در آوردن خودمان را مریض می‌کنیم، بعد تمام پولمان را خرج می‌کنیم تا دوباره سالم شویم.

طوری زندگی می‌کنیم که انگار هرگز نمی‌میریم،

و طوری می‌میریم که انگار هرگز زندگی نکرده‌ایم ...

نفسم می گیرد

یاد سهراب بخیر:

تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست؛
اما...
نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست!

نمی توانم

دیگر نمی توانم

واقعا نمی توانم

من برای تو یا هر کس دیگر نمی توانم توضیح دهم که در درونم چه می گذرد.