پاورقی

آرزو دارم توی زندگی تون همه شادِ شادِ شاد باشید

پاورقی

آرزو دارم توی زندگی تون همه شادِ شادِ شاد باشید

ثروت کوروش

زمانی کزروس ( پادشاه لیدیه که پس از فتح کشورش توسط ایرانیان ، به خاطر بزرگ منشی کورش خواستار خدمت به وی شد و تا مقام مشاور ارشد کورش ارتقا یافت ) به کورش بزرگ گفت:

چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟

کورش گفت: اگر غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟! کزروس عددی را با معیار آن زمان گفت.

کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوش‌شان رسانید.

مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت:

ثروت من اینجاست. اگر آنهارا پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!

وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم، خوشبختی از ما گریخت

از همین امروز ، وقتی بچه هایمان به مدرسه می روند ،به ایشان می گوییم:

عزیزم ! من نمی خواهم تو بهترین باشی ، فقط می خواهم تو خوشحال و خوشبخت باشی .

اصلا مهم نیست که همیشه نمره ی 20 بگیری ،جای 20 می توانی 16 بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببر.

عزیزم :از "ترین" پرهیز کن ، چرا که خوشبختی جایی هست که خودت را با کسی مقایسه نکنی.
حتی نخواه خوشبخت ترین باشی .
بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن.
همین.

یادمان هست که از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم، خوشبختی از ما گریخت. از 19/75 لذت نبردیم چون یکی 20 شده بود.
از رانندگی با ماشین های ارزان قیمت و ... لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری در خیابان ، در حال خود نمایی بود.
از بودن کنار عشقمان لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیب او ، کمتر از بسیاری دیگر بود.

همچنین ، از خانه مان ، از شغلمان ، از درآمدمان ، از خانواده و دوستانمان و....
می خوام بگو یم تحت تاثیر آموزه های غلط ، بسیاری از ما فقط به "بهترین،بیشترین و بالاترین" چسبیدیم ، در نتیجه تبدیل به انسان هایی افسرده و همیشه نالان شدیم.

شاید لازم است یا بهتر بگویم وقت ان است که در آموزه های غلط تجدید نظر کنیم و تغییر جهت بد هیم ، تا حداقل اجازه ندهیم که نحسیِ "ترین" دامن بچه هایمان رو بگیرد .

نویسنده : خانم میلانی

حقیقت این است ...

به قول حسین پناهی :
حقیقت این است ...
فرودگاهها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند!!!!!
و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!!!!
به راستی چرا اینگونه ایم؟؟؟!!!
همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!!!!

بهشت

این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت ؟

هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت

دوزخ از تیرگی بخت درون تو بُود

گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت ...

صائب تبریزی

نانــــــــــوا

دیدی نانوا چطور خمیر نان سنگک را پهن می کند و درون تنور می گذارد...

چه اتفاقی می افتد؟! خمیر به سنگها می چسبد!

اما نان هرچه پخته تر می شود، از سنگها جدا می شود...

حکایت آدم ها همین است؛

سختیهای این دنیا، حرارت تنور است...و این سختی هاست که انسان را پخته تر می کنند...

و هر چه انسان پخته تر می شود سنگ کمتری بخود می گیرد...سنگها تعلقات دنیایی هستند...

ماشین من، خانه من، کارخانه من....

آنوقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگها را از آن می گیرند!

خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته می شود که به هیچ سنگی نمی چسبد!

خوش به حال کسی که زود تر از سنگهای دنیا جدا شه...!

تو در زندگی به چه چسبیده ای؟! سنگ وجود تو کدام است؟